امیر کبیر (شیز سابق)

وبلاگ تحلیلی مسائل انتخاباتی ایران

امیر کبیر (شیز سابق)

وبلاگ تحلیلی مسائل انتخاباتی ایران

فکر می کنند ماجرای کردان فراموش می شود

اخبار ویژه

دولتی با درآمد 270 میلیارد دلاری چگونه خود را موفق بداند؟ تورم بالای 25 %، رکود بی سابقه و نرخ سرمایه گذاری پایین ترین سطح است.


این روزها تلاش های زیادی در بخشی از جریان راست منتقد دولت مشاهده می شود که شاید بتوانند غیر از رییس جمهور فعلی کاندیدای دیگری معرفی کنند. اما «بهزاد نبوی» عضو شورای مرکزی سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران، معتقد است ترس از «پیروزی یک کاندیدای غیرخودی» آنها را در این زمینه به احتمال زیاد ناکام خواهد گذاشت.


بهزاد نبوی می گوید: «این جماعت پیش از اعلام کاندیداتوری خاتمی از کانال های مختلف به ایشان و اصلاح طلبان پیغام دادند که خاتمی وارد عرصه ی انتخابات نشود تا آنها هم مجبور به حمایت از احمدی نژاد نشوند. حتی طرح دولت وحدت ملی هم معلول و محصول این دیدگاه و نگرانی ها بود. علت اجبار آنها به حمایت از احمدی نژاد علی رغم انتقاد به وی ترس از پیروزی و رای آوری خاتمی بود. اما جالب است که بعد از انصراف خاتمی هم این اجبار به ظاهر وجود دارد. به نظر می رسد علت این اجبار نگرانی از پیروزی میرحسین موسوی است؛ به عبارتی آنها همچنان نگران پیروزی یک کاندیدای غیرخودی هستند.»


به اعتقاد نبوی، «با توجه به مقاومت بالای منتقدان راست احمدی نژاد، نمی توان پیش بینی کرد که آیا آنها به رییس دولت نهم تمکین خواهند کرد یا نه. به نظر می رسد بر خلاف دولت های پیشین که برای انتخاب دوم خود، عملکرد دولت، مردم را این قدر ناراضی نکرده بود که دوباره او را انتخاب نکنند؛ این دولت و عملکردش تاثیر بسیار زیادی بر پیروزی احتمالی رقبای خود خواهد داشت. وقتی بحث از تاثیر عملکرد دولت در اقبال مردم به رقبای احمدی نژاد می شود یاد یک جمله از مرحوم بازرگان در مورد انقلاب می افتم که می گفت امام(ره) رهبری مثبت انقلاب را به عهده داشت و یکی هم شاه که تاثیر منفی داشت. شاه آنقدر خرابکاری کرد که زمینه ی انقلاب را فراهم کرد و امام(ره) با عمل هوشمندانه انقلاب را به ثمر رساند.»

توزیع سیب زمینی تلاش برای خرید رسمی رای مردم است


وی معتقد است: «عملکرد دولت نهم تاثیر تعیین کننده ای در پیروزی مخالفان و منتقدانش خواهد داشت. یک سال پیش برخی از ما می پرسیدند شما چه کرده اید که مردم باز هم به شما اقبال می کنند و من در جواب آنها می گفتم ما کاری نکرده ایم بلکه دولت کاری کرده که مردم به ما روی آورده اند. دولت نهم تلاش زیادی می کند که خود را دولتی موفق جلوه دهد مثلا اخیرا گزارش داده اند که تورم تا پایان سال 88 تک رقمی می شود یا شنیده ام برای جلوگیری از تاثیر منفی تورم روی رای مردم در انتخابات بخش نامه ای صادر شده که بر مبنای آن دستگاه های دولتی تا اول تیرماه حق افزایش قیمت های خود را ندارند یا کارهایی نظیر افزایش حقوق ها و دستمزهای مردم بدون توجه به منابع موجود و عوارض آن و یا توزیع سهام عدالت مثل اعلامیه در سفرهای استانی تلاش هایی برای موفق جلوه دادن دولت و خرید رای مردم است. اما فکر می کنم این کارها توهین به شعور و عزت مردم است.»


نبوی می گوید: «مگر مردم ما با این کارها و یا آن طور که اخیرا می بینیم با کارهایی نظیر توزیع مجانی سیب زمینی رای می دهند که دولت این طور رفتار می کند؟ مردم عملکرد سال های اخیر دولت را دیده اند و می دانند که کارهایی مانند توزیع سیب زمینی تلاش برای خرید رسمی رای مردم است. عملکرد دولت نهم ایجاد تورم 25 درصدی در سال 87 است که حدودا معادل بیشترین تورم در سال های آخر جنگ است؛ در آن سال ها دولت موسوی درآمد نفتی بین 7 تا 10 میلیارد دلار داشت. اما دولت فعلی در زمانی تورم بیش از 25 درصد را به جامعه تحمیل کرده که چندین برابر آن سال ها درآمد نفتی دارد و در عین حال از جنگ خانمان سوز و تحمیلی هم خبری نیست. »


گاهی که کاستی ها را با مسوولان دولت مطرح می کنند آنها این را حاصل عملکردهای دولت های پیشین، مافیا و یا حتی تحریم های ظالمانه ی غرب علیه ایران می دانند اما نبوی می گوید: «بزرگترین مقصر در وضعیت کنونی مدیریت ناکارآمد دولت نهم است. دولتی که درآمد ارزی حاصل از فروش نفت و مشتقات نفتش طی سه سال و نیم 270 میلیارد دلار بوده است در حالی که این مقدار بیشتر از یک و نیم برابر هشت سال دولت خاتمی و دو برابر هشت سال دولت هاشمی است چگونه می تواند خود را موفق بداند در حالی که کشور با تورم بالای 25 درصد و رکود بی سابقه و پایین ترین نرخ سرمایه گذاری رو به رو شده است؟ حتی تحریم ها علیه کشورمان هم ناشی از ناکارآمدی دولت است. تحریم های امروز حتی از تحریم های دوران جنگ و تحریم های ناشی از تسخیر لانه ی جاسوسی هم سنگین تر است. امروز به خاطر ناکارآمدی سیاست خارجی دولت نهم شورای امنیت سازمان ملل ما را تحریم و چهار قطعنامه هم علیه ما صادر کرده است. آن زمان وقتی ما به آنها هشدار می دادیم که نگذارند پرونده ی هسته ای به شورای امنیت برود آنها می گفتند این ها کاغذ پاره است و اثری ندارد اما حالا که مشکلات را می خواهند توجیه کنند آن را به گردن تحریم می اندازند. »


فکر می کنند مردم ماجرای کردان را فراموش می کنند
نبوی ماجرای کردان را یکی از مصادیق بارز عدم صداقت ها معرفی و می گوید: «اینها فکر می کنند مردم ماجرای کردان را فراموش می کنند. بالاخره کسی به عنوان وزیر کشور معرفی شده بود که معلوم شد مدرکش جعلی است اما با این وجود دولت و شخص کردان از کار خود دفاع کردند تا جایی که مجلس مجبور به مداخله و برکناری وزیر کشور شد. جالب است که کردان در دفاع از خود می گفت که یک آژانس سر او در اعطای مدرک آکسفورد کلاه گذاشته بود. گویی کردان خبر ندارد که مدرک تحصیلی را باید با درس خواندن کسب کرد نه با مذاکره با یک آژانس. چنین نمونه ای را در طول تاریخ کشور ندیده ام. چنین رفتارهایی را تنها در دولت نهم می توانید سراغ بگیرید. معتقدم دولت نهم ثروت ملی و مصالح کشور را فدای رای آوری و بقای خود می کند. تاکنون هیچ فرد و دولتی حداقل در سال های پس از پیروزی انقلاب چنین بلایی بر سر کشور و ملت خود نیاورده است. »


درباره ی طرح تحول اقتصادی، نبوی می گوید با هدف جلب توجه برای جذب رای؛ و یک کاریکاتور از طرح هدفمند کردن یارانه ها در دولت های قبل است. او توضیح می دهد که هدفمند کردن یارانه ها بعد از جنگ مطرح شد حتی در یک مورد مرغ و تخم مرغ، یارانه اش حذف شد و بعد گفتند که یارانه ی آن را نقدی می دهند که نشد چون عملا امکان پذیر نبود و نمی شود جمعیت یک کشور را به طور منظم حقوق بگیر دولت کرد.


وی می گوید: «به نظر من یارانه خود باید یک بار تعریف شود. در دوران نخست وزیری موسوی از سال 61 که دولت ایشان تثبیت شد و درآمد ارزی در سال های 61، 62، 63 و 64 به ترتیب 20، 20، 17 و 13 میلیارد دلار بود و وضع به گونه ای بود که کالاها با دلار هفت تومانی تولید و عرضه می شد و هیچ یارانه ای هم دولت بابت آنها پرداخت نمی کرد؛ البته به جز کالاهایی که سهمیه بندی شده بود، در آن 4 سال اقتصاد کشور با بودجه ی متوسط سالانه حدود 18 میلیارد دلار، که کمتر از نصف درآمد بعد از کاهش قیمت نفت احمدی نژاد بود، بهترین شاخص های کلان قبل و بعد از انقلاب را تجربه کرد و علی رغم ادامه ی جنگ پرهزینه، تورم در سال 64 به رقم بی سابقه شش و نیم درصد کاهش یافت و دولت هم یارانه نمی داد. باید تحلیل شود که چقدر از هزینه هایی که در کشور برای تولید می پردازیم ناشی از ناکارآمدی دستگاه های اجرایی کشور است و چقدر از آن ناشی از هزینه ای است که دولت بابت کمک به طبقات کم درآمد می دهد. بر این اساس معتقدم همه ی آنچه پرداخت می شود یارانه نیست. بخش هزینه ی تولید در کشور ما بالاست. اما آقایان این را هم به حساب یارانه می گذارند. »


نبوی تصریح می کند: «آنهایی که در سال های قبل از دولت نهم صحبت از هدفمند کردن یارانه ها می کردند منظورشان این نبود که یارانه ها حذف شود و به شصت میلیون نفر ماهانه چهل یا شصت یا حتی بیست هزار تومان بدهیم و همه را حقوق بگیر دولت کنیم. بلکه قرار این بود که یارانه ها حذف شود بعد از طریق سازمان های تامین اجتماعی و این قبیل موسسات به اقشار و دهک های پایین کمک هایی شود که به آنها فشار زیادی وارد نشود. دولت نهم که می خواهد شصت میلیون ایرانی را حقوق بگیر دولت کند آیا به ابعاد این مساله فکر کرده است؟ این که آیا با نوسان قیمت نفت پول واریزی به حساب مردم تغییر می کند و اگر قیمت نفت کاهش یابد، آیا پرداخت مستمری به مردم را که در واقع نوعی "حقوق مکتسبه" شده می توان کم کرد؟ آیا اگر از این به بعد بنزین و نفت با قیمت روز جهان در اختیار مردم قرار بگیرد، الگوی مصرف مردم، که هدف اعلام شده ی طرح است، تغییر نخواهد کرد و مصرفشان کاهش نخواهد یافت و اگر چنین باشد که هست، چگونه می توان یارانه ی نقدی را با احتساب مصرف کنونی نفت و بنزین و انرژی پرداخت کرد؟»


طرح هدفمندکردن یارانه ها در دولت نهم، سیاسی است


نبوی معتقد است: «طرح هدفمند یا نقدی کردن یارانه ها در دولت نهم صرفا کارکردی سیاسی دارد. کاملا مشهود است که کاریکاتوری از طرح هدفمند کردن یارانه ها مطرح شده است، صرفا به خاطر این که در فروردین و اردیبهشت و تا قبل از انتخابات پولی به حساب مردم واریز کنند و آن طور که خود می گویند بعد از انتخابات یارانه ها حذف شود؟! این کار خریدن رسمی رای بود اما خوشبختانه در مجلس تصویب نشد. این کار شبیه همان کاری بود که برخی کاندیداها در گذشته های دور برای گرفتن رای مردم چلوکباب می دادند. به یاد دارم در انتخابات دور هفتم ریاست جمهوری (دوم خرداد 76) ، حامیان خاتمی دفاتر 40 برگی که روی جلد آن عکس های خاتمی و موسوی بود، چاپ و توزیع می کردند و شورای نگهبان آن اقدام را خرید رای تلقی کرد! چگونه است که این نهاد امروز در قبال توزیع این همه پول و گونی های سیب زمینی ساکت است؟!»


هیچ سهمی از موسوی نمی خواهیم


از وزیر کابینه ی مهندس موسوی در دوران نخست وزیری درباره ی کابینه ی میرحسین در صورت پیروزی احتمالی می پرسیم که می گوید: «این که کابینه ی آینده چه ترکیبی داشته باشد باید از خود آقای موسوی و ستادش بپرسید اما من و دوستانم هیچ بحثی با موسوی نداشته ایم و بنای ما هم این نیست که در این زمینه ها صحبتی کنیم. با خاتمی هم این حرف ها ر ا نزدیم. با موسوی هم درباره ترکیب کابینه اش گفت و گو نخواهیم کرد. اساسا هیچ سهمی هم از موسوی در صورت پیروزی نخواهیم خواست. اما ترکیب کابینه ی قبلی موسوی در دوران نخست وزیری اش طوری بود که همه ی اعضای این کابینه افرادی علاقه مند به نظام و انقلاب بودند و در عین حال از طیف های مختلف سیاسی تشکیل شده بودند. کابینه ی اول موسوی رسما دو طیف چپ و راست داشت. دو فراکسیون داشت که گاهی با هم جلسه می گذاشتند. دولت موسوی هم با هر دو طیف کار می کرد و برنامه هایش را پیش می برد. »


از نبوی درباره ی نحوه ی رفتار موسوی در کابینه می پرسیم که می گوید: «کاملا بی طرفانه و متعادل رفتارمی کرد. هرگز به نفع یک طیف یا علیه یک طیف دیگر وارد میدان نمی شد. البته در بعضی موارد دیدگاهش با یک طرف هماهنگ تر بود چون موسوی هم گرایش هایش در آن زمان گرایش های چپ اسلامی بود. اگر به دلایلی از یک طیف وزیری را تغییر می داد سعی می کرد وزیری از طیف مقابل را هم تغییر دهد.»


حمایت موسوی از محرومین، شعاری نبود


نبوی درباره ی مقایسه ی «دفاع از محرومین احمدی نژاد با دفاع از مستضعفان میرحسین» می گوید: نگاه به محرومین این دولت کاریکاتور نگاه به محرومین موسوی است. به علاوه این که هدف های این دو نگاه باهم فرق دارد؛ موسوی در دولت خود با جنگ طولانی و پرهزینه رو به رو بود و در آن شرایط کشور را می خواست اداره کند، به گونه ای که فشار به طبقات محروم جامعه نیاید، تمام تلاش خود را می کرد که قیمت ها بالا نرود و کنترل شود و هزینه ی زندگی افزایش نیابد. از آن طرف هم دستمزدها را بالا نمی برد تا نقدینگی در کشور افزایش نیابد. به همین دلیل در هشت سال دوران نخست وزیری موسوی افزایش حقوق خیلی محدود بود چرا که این کار باعث افزایش نقدینگی در کشور می شد و به دنبال آن تورم و گرانی می آمد. موسوی عمیقا و صادقانه اعتقاد به حمایت از محرومین داشت اما دولت نهم با هدف بقا و جلب حمایت مردم شعار حمایت از محرومین را مطرح می کنند؛ در یکی دو سال اول کار از یک طرف شعار تثبیت قیمت می داد و از طرف دیگر برای راضی کردن مردم، پول فراوان به بازار می ریخت و طی دو سال حجم نقدینگی را دو برابر کرد.»


سفرهای استانی مثل زمان شاه عباس!


نبوی کارهایی نظیر انحلال سازمان مدیریت و شوراهای عالی را به شدت غیرعلمی و بهت آور می داند و می گوید: «این دولت می خواهد مثل زمان شاه عباس سفر استانی برود تا اگر در جایی دید که جوی آبی تنگ است همان جا پول بدهد که آن را گشاد کند. این نوع مدیریت حتی در اواخر دوره ی قاجار هم منسوخ بود و حساب و کتابی در دخل و خرج کشور وجود داشت.»


این عضو سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران تصریح می کند: «من گاهی از کارهای این دولت متعجب می شوم. مثلا اعلام می شود که در جلسه ی هیات دولت دویست مصوبه در مورد یک استان به تصویب رسید در حالی که یادم می آید در دولت مهندس موسوی تنها برای تصویب طرح صنعتی صنایع مس شهید باهنر کرمان در چند جلسه ی دولت و شورای اقتصاد بحث کردیم و قبل از آن هم چند ماه در وزارت صنایع سنگین و سازمان برنامه در این باره کار کارشناسی شده بود، چگونه یک دولت دویست طرح را در یک جلسه تصویب می کند؟! وقتی سازمان مدیریت و شوراهای تخصصی وجود نداشته باشند و وزارتخانه های تخصصی کمترین نقش را در تصویب این طرح ها داشته باشند این طور می شود. شنیده ام که قرار بوده بین قشم و بندر عباس یک پل معلق بزنند اما رییس دولت نهم در جا تصمیم گرفته که به جای پل یک تونل زیرآبی احداث شود؟!».


به نبوی می گوییم دولت میرحسین چگونه با فساد مبارزه می کرد؟ و اینکه آن دولت را با این دولت در مبارزه با فساد مقایسه کند که می گوید: «حیف است که دولت موسوی را با این دولت مقایسه کنیم. این دولت در شعار انتخاباتی مبارزه با فساد و نابود کردن مافیا را خیلی زیاد مطرح کرد و این که هزینه ی گلهای تزئین محل سخنرانی مسوولین تعداد زیادی را سیر یا هزینه ی ازدواج زوج های جوانی را تامین می کند و در عمل هیچ اتفاقی نیفتاده. گل ها تر و تازه تر در مقابل مسوولان فعلی هم هست، حتی جلسه ی سران قوا برای مبارزه با فساد تعطیل شد. اینها همه شعارهای انتخاباتی بود، الان دیگر کاربرد ندارد و تاریخ مصرفش گذشته. به همین دلیل است که مسوولان خیلی سخت می توانند شعار جدیدی مطرح کنند چون چیزی برای طرح ندارند.»


«میرحسین علاوه بر جلب آرای بخش مهمی از حامیان خاتمی، استعداد جلب بخشی از آرای طیف مقابل را نیز دارد.»

نظرات 1 + ارسال نظر
mojtabahojatoleslami@hotmail.com جمعه 21 خرداد‌ماه سال 1389 ساعت 14:05

سلام، بر مبنای گزارش بانک مرکزی ۸۷ درصد دستمزد کارمندان و کارگران خرج هزینه‌های خوراکی میشود. سال گذشته این ۴۷ درصد بود. خدا‌را شکر انتخاب آقای احمدی‌نژاد واقعا وضع ما را تغییر داده.آقا محمود دکتر ،بسیجیها و پاسدارها انتخابات را با گلوله برای شما خریدند آیا این برو بچهای شما میتونند تورّم و اقتصاد هرج مرج و گرسنگی را هم با یک گلوله از بین ببرند؟ آیا گلوله‌های اینها میتونه اجاره من رو هم بده،برای خانواده من لباس بخره، خرج تحصیل بچه‌های من بشه؟ لعنت بر من و تمام کارگر‌هایی دیگری که به تو رای دادیم.خدا خودش رحم کند.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد